logo image
Agile Chist

اجایل چیست؟ همه چیز درباره رویکرد نوین مدیریت پروژه چابک

2 ماه پیش
زمان مطالعه:
18 دقیقه

به وب‌سایت «اجیلیتی / Agility» خوش آمدید. در اینجا به شما راهکارهای Agile یا چابک را آموزش می‌دهیم تا نگرشتان به مدیریت کارها و پیشبرد اهدافتان به‌کلی دگرگون شود.

مدیریت پروژه چابک چیست؟

«اجایل» یا به فارسی دقیق‌تر «چابک»، یک نگرش جدید به دنیای مدیریت پروژه است که توانسته به طرز چشمگیری بهره‌وری، انعطاف‌پذیری و موفقیت پروژه‌ها را افزایش دهد. 

فرقی ندارد پروژه شما چیست. آیا در تیم توسعه نرم‌افزار هستید یا در تولید یک محصول فیزیکی مانند خودرو، قابلمه، ساختمان یا هر چیز دیگری مشارکت دارید. 

رویکرد اجایل پروژه‌های شما را به بازه‌ها و چرخه‌های 2 هفته‌ای قطعه‌قطعه می‌کند: «اسپرینت».

درست حدس زدید! به هرکدام از آن چرخه‌های 2 هفته‌ای یک اسپرینت می‌گویند.

بهتر است این نکته جذاب را در مورد اجایل بدانید که:

اجایل تفکری بسیار موفق در بین تمام افرادی ست که از آن استفاده می‌کنند.

دلیل این امر بسیار ساده است:
چون در متد Agile، مشتری یک کسب‌وکار مشارکت جدی و عمیقی در فرایند توسعه محصول دارد و به‌طور مرتب نظرات و فیدبک‌های خود را روی پیشرفت پروژه اعمال می‌کند.

حالا شاید بگویید آیا این رویکرد واقعاً مفید است که ما لحظه به لحظه به دنبال نظر مشتریان خود باشیم؟ اصلاً مگر مشتری صلاحیت این را دارد که…؟ با قاطعیت به شما یک بله بزرگ می‌گویم. دلیل اصلی موفقیت متد چابک همین نگرش است.

اجایل در مدیریت پروژه و تفاوت آن با روش‌های سنتی

روش‌های قدیمی‌تر مدیریت پروژه (که یکی از آنها روش Waterfall یا آبشاری است) به این شکل بوده است:

تیم‌های توسعه و دولوپرها برای ماه‌ها و شاید سال‌ها (واقعاً برخی شرکت‌ها تا 10 سال) روی توسعه یک محصول کار می‌کنند تا آن را به کامل‌ترین شکل ممکن به بازار تحویل دهند. اما متدولوژی اجایل» اصلاً به این شکل عمل نمی‌کند.

اجایل در مدیریت پروژه به این صورت است که شما باید از محصول (نرم‌افزار، محصول فیزیکی و…) هر 1 یا 2 هفته به‌طور مداوم خروجی بگیرید و نتیجه آن را ارزیابی کنید.

بله! افراد قدیمی می‌گویند که روش آبشار بهتر است؛ چون مدت زیادی را بدون قطع کار روی پروژه و محصول کار می‌کنند و چیزی جلودارشان نیست. امااا...

...آیا می‌توان این‌قدر به خود مطمئن بود یا تصور کرد مشتری به ما علاقه‌مند است و هرچه ما بسازیم بی برو برگرد از ما می‌پذیرد؟ خیر! یعنی اساساً برای کاربر مهم نیست که ما سال‌ها روی یک محصول کار کرده‌ایم و شاید الان کارکرد درستی ندارد و خیلی از جاهایش می‌لنگد.

تکنیک‌های اجایل اینجا هستند تا به ما یاد دهند باید اهل ایجاد تغییرات سریع و مداوم در پروژه خود باشیم تا محصولمان را هر لحظه با نیاز مشتری هم راستا کنیم. بله من هم یاد همان جمله معروف افتادم.

«همیشه حق با مشتری است.» اما نه فقط به‌خاطر مشتری بلکه به‌خاطر خودمان و تیممان که نباید تمام زحماتمان به هوا رود.

با نگرش Agile می‌آموزیم که تغییرات و نظرات مشتریان را در قالب بازخوردهای مستمر، از طریق شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های هدف و هر روش دیگری که امکانش را داریم در آغوش بکشیم! و در بستر توسعه محصولمان به کار ببندیم.

انعطاف‌پذیری، بهره‌وری و تمرکز بر مشتری پروژه ما را نجات خواهد داد؛ اجایل چیزی جز این نیست.

اما می‌خواهم به شما بگویم چه شد که افراد و تیم‌ها به متدولوژی اجایل رو آوردند. اما بهتر است دقیق‌تر بدانیم…

چرا توسعه به سبک سنتی یک استراتژی شکست‌خورده است؟

مقایسه روش آبشاری و اجایل

با اطمینان بالا می‌توان گفت در تمام روش‌های سنتی شما زمان و بودجه کم خواهید آورد. اینها به کنار، مشتریان این محصولات نیز به‌ندرت از کیفیت و عملکرد محصول راضی هستند.

دو دلیل عمده در روش‌های سنتی وجود دارد:

  1. برنامه‌ریزی‌های سخت و غیرواقعی

به شما خواهند گفت: «بفرمایید، این هم برنامه یک سال آینده شما. بروید و انجامش دهید.»

اگر غیر از این است بگویید!

یک دسته درهم‌تنیده از رؤسای مختلف داریم که تصمیم می‌گیرند مثلا یک نرم‌افزار چطور باشد (چه کاری کند و چه ویژگی‌هایی داشته باشد)، برای ساخت چقدر پول و زمان لازم داشته باشد! بعد هم آن مدیر پروژه مفلوک است که باید طبق این برنامه زمانی و مالی، پروژه را سال‌ها به جلو ببرد.

این برنامه‌ریزی‌های به‌اصطلاح «بالا به پایین/Top-down Plans» کمتر مهارت‌ها و سطح عملکرد نیروهای خود و شرایط واقعی موجود را در نظر می‌گیرند.

این برنامه‌های سفت و سخت اساساً ضد بهره‌وری می‌شوند‍؛ زیرا تغییر مسیر پروژه و انعطاف‌پذیری آن را زمانی که پروژه در مسیر اشتباه می‌رود تقریباً غیرممکن می‌کنند. بماند که این روش فشار زیادی هم بر تیم توسعه تحمیل می‌کند و بازدهی آنها را به‌شدت کاهش می‌دهد.

  1. فرضیات غلط

قطعاً هر پروژه‌ای از ابتدا یک چشم‌انداز برای خروجی کار خود دارد. قرار است که این چشم‌انداز در راستای اهداف کارفرما و تیم باشد. اما اینها صرفاً مفروضات افراد ذی‌نفع است؛ نه واقعیت موجود. 

آنجایی که محصول را مطابق مفروضات خود به مشتری عرضه کرده‌اید و مشتری با یک نگاه اولیه، به‌سرعت به سراغ محصول رقیب شما می‌رود. آن وقت است که رؤسای پروژه کلاهی که سرشان رفته است می‌شوند.

بله مشتری محصول شما را نمی‌خواهد.

ناراحت نشوید؛ عجیب است. اما حتی خود مشتری هم نمی‌داند دقیقا چه می‌خواهد. فقط می‌داند این محصول را نمی‌خواهد.

نکته مهم این است که: صرفاً در بازخوردهای مستقیم و رفت و برگشتی و استفاده از ورژن‌های اولیه محصول است که هم مشتری و هم تیم توسعه خواهد فهمید بهترین محصول برای ارائه کدام است.

در واقع رایج‌ترین چالش توسعه به روش سنتی نیز همین است که ماه‌ها و سال‌ها روی ابزاری کار کنید و فرض کنید که مشتری آن را دوست خواهد داشت صرفاً به این خاطر که شما آن را دوست دارید.

در این حالت اگر اشتباه فرض کرده باشید (که در بیشتر مواقع چنین است) و مشتری محصول شما را پس بزند، میلیاردها تومان را تقدیم ناکجا کرده‌اید.

این رویه آن‌قدر رایج است که اکثر تیم‌هایی که از روش‌های سنتی استفاده می‌کنند، اغلب دچار چنین مشکلاتی هستند.

متدولوژی اجایل به شما کمک می‌کند تا به‌راحتی با کاربر نهایی محصول خود در تعامل باشید و در صورت لزوم مسیر پروژه را به‌سرعت تغییر دهید و کیفیت نهایی را به آنچه دلخواه مشتری است تضمین کنید.

در فرهنگ چابک، ما محصول را برای مشتری و توسط خود مشتری توسعه می‌دهیم.

در متدولوژی چابک باید…

کارها را به قطعات کوچک‌تر بشکنیم.

با شکستن کارها به بخش‌های کوچک‌تر می‌توانیم «ریلیز / Release»های سریع‌تری را به مشتری ارائه دهیم و توسعه هر بخش که تمام شد، بازخورد مشتریان را بشنویم. 

در واقع با جمع‌آوری فیدبک‌ها، تغییرات لازم را برای اسپرینت‌های بعدی خود برنامه‌ریزی می‌کنیم. با این روش برنامه‌ریزی‌های بسیار ساده و کوتاه‌مدت خواهیم داشت.

این روش چطور مفید خواهد بود؟

با سیستم اجایل در واقع داریم از روش «بهبود مداوم-ادغام مداوم / Continuous Improvement Continuous Integration» استفاده می‌کنیم که احتمال ساخت چیزی که با انتظارات مشتری همسو نباشد را به کمترین حد ممکن می‌رسانیم. به‌علاوه، این نگرش تیم شما را بسیار خودسازمانده و منظم می‌کند.

اسپرینت دقیقا چیست و چه مدت زمانی طول می‌کشد؟

اسپرینت‌های اجایل باید کوتاه باشند، چیزی حدود 2 تا 4 هفته. این چرخه‌های کوتاه‌مدت تضمین می‌کند که شما سریع و موثر پیش می‌روید و تقریباً هر فیدبکی را میتوانید به‌موقع در محصولتان ادغام کنید.

اجایل در مدیریت پروژه چه مزایایی به همراه دارد؟

همه اینها را گفتیم تا بگوییم اجایل در مدیریت پروژه بسیار محبوب است و روزبه‌روز بر تعداد کسانی که از این روش برای مدیریت سازمان و پروژه‌های خود استفاده می‌کنند افزوده می‌شود. اما چرا؟

به این دلیل ساده که: اجایل در مدیریت پروژه به‌خوبی جواب می‌دهد.

پس ببینیم چرا باید خیلی چست و چابک به سراغ اجایل برویم و شاید دیگر زمانی برای ازدست‌دادن نداشته باشیم.

مزایای روش اجایل در مدریریت پروژه

  1. رضایت‌مندی شگفت‌آور مشتریان

تکراری صحبت نکنیم. به دلیل ارتباط تنگاتنگی که تیم توسعه با مشتری در شفاف‌کردن نیازهای او دارد، روش اجایل باعث خوشحالی بی‌اندازه مشتریان شده است و این بیشتر به‌خاطر همان توسعه و جادادن امکانات جدید محصول در بازه‌های کوتاه و درگیرانه‌ای به نام اسپرینت با مشتری و «یوزر استوری» است.

  1. انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیز

برخلاف مقاومت عجیب دیگر روش‌ها، Agile در مدیریت پروژه به هرگونه تغییرات موجود در مسیر، خوشامدی گرم می‌گوید و این تنها از ویژگی‌های بارز روش اجایل است که دیگر روش‌های مدیریت پروژه از آن برخوردار نیستند.

  1. اجایل به مدیریت زمان و بودجه شما اهمیت می‌دهد

انعطاف‌پذیری ذاتی اجایل، تیم‌های شما را بسیار درگیرانه و مشارکت‌محور می‌کند. به‌طوری‌که مدیریت زمان و پیروی از محدودیت‌های بودجه‌ و هدف‌گذاری برای شما آسان‌تر می‌شود. 

مدیریت بودجه و زمان به یکباره؟ بله. اجایل ویژگی‌های همه خوبان را یکجا دارد.

  1. کار تیمی بهتر

روش چابک تاکید زیادی روی همکاری‌های رودررو و مستقیم در تیم‌ها دارد. تیم شما به‌طور فعالانه با هم کار خواهد کرد تا یک هدف را محقق کند. آن هم رضایت مشتری و ادغام به‌موقع داستان مشتری در روند پروژه است.

مثلا «جلسات اسکرام» محفلی گرم برای آشنایی و تبادل احساسات افراد تیم با یکدیگر است. البته بعد از آن که درمورد مسائل و کارهای مربوط به پروژه و نیازهای مشتری با هم جدل کردند.

  1. انگیزه مضاعف

اگر بگوییم بهتر از جلسات اسپرینت برای تقویت روحیه و انگیزه تیم نداریم، بیراه نگفته‌ایم. هدف‌های کوچک و سهل‌الوصول شما را به وجد می‌آورد و حس رسیدن به موفقیت‌های کوچک اما ارزشمند را به شما می‌دهد. با همین فرمان، تیم شما اسپرینت‌های بعدی را با انرژی و سرعت بیشتری انجام خواهد داد و خروجی‌های بهتر و موثرتری را خواهد داشت.

اما بیایید ببینیم آیا اجایل صرفاً یک طرز تفکر است یا پیشینه و مستنداتی هم دارد؟

پایه و اساس تفکر اجایل چیست؟

متد چابک مستنداتی دارد که اصول استفاده از آن را به ما می‌گوید و کمک می‌کند آن را به بهترین شکل پیاده‌سازی کنیم. این مستندات در قالب 4 ارزش اساسی و 12 اصل پایه‌گذاری شده است که در سال 2001 توسط 17 برنامه‌نویس تهیه شد تا خود را از دست مدیریت پروژه سنتی با ساختار خطی برهانند!

4 ارزش اجایل

ارزش های اجایل

4 ارزش اجایل را به ساده‌ترین شکل به شما خواهیم گفت:

  1. همیشه افراد را بر فرایندها و ابزارها ترجیح دهید: برای تیم‌های اجایل، همکاری و کار تیمی بر کارکردن در خفا و تنهایی ارجحیت دارد. همچنین تیم‌های اجایل علاقه‌ای به انجام کارها به روش‌های سنتی و خشک تدریس شده در کتاب‌ها ندارند.

  2. نرم‌افزاری که دارد کار می‌کند بر برنامه‌های عریض و طویل ارجحیت دارد: هدف تیم‌های اجایل توسعه نرم‌افزاری است که به‌درستی کار کند. اگر نرم‌افزار دارد به‌درستی کار می‌کند، مستندات عریض و طویل، زیاد اهمیت ندارد. تمرکز، روی عملکرد صحیح محصول است نه مباحث تئوری، دست‌وپاگیر و خشک.

  3. تعامل با مشتری بر قراردادهای از قبل تنظیم‌شده مقدم است: در متدولوژی چابک مشتریان مهم‌ترین جزء سیستم هستند. در واقع این مشتریان هستند که به ما می‌گویند مسیر محصول و نرم‌افزار به کجا باید برود. برای همین، همکاری و تعامل مستقیم با مشتری و عمل به خواسته‌های آنها بر قراردادهای خشک و نامنعطفی که پیش‌تر با آنها تنظیم شده است مقدم است.

  4. انعطاف‌پذیری سریع در مقابل تغییرات بر دنبال‌کردن یک نقشه مصوب‌شده مقدم است: شاید بزرگ‌ترین مزیت مدیریت پروژه اجایل انعطاف‌پذیری بالای تیم‌های توسعه است. این چارچوب به تیم‌ها اجازه می‌دهد به‌سرعت استراتژی‌ها و روندهای کاری خود را تغییر دهند، بدون اینکه لازم باشد کل پروژه را منحرف و از مسیر خارج کنند.

12 اصل اساسی اجایل

4 ارزشی که برای اجایل گفته شد ستون‌های اصلی ساختمان اجایل هستند و 12 اصل اجایل مانند 12 اتاق بر آن ستون‌ها سوار می‌شوند.

پس پرواضح است که باید بتوانیم اتاق‌ها را به سلیقه تیم‌های خود طراحی و شخصی‌سازی کنیم.

  1. مشتری را از طریق «بهبودها و تحویل‌های مستمر » و زودهنگام و به هر طریقی که می‌شود راضی نگه دارید. وقتی مشتریان شما آپدیت‌های جدید و به‌موقع از پیشرفت شما دریافت می‌کنند به‌راحتی می‌توانند تغییراتی را که نیاز داشتند در نسخه‌های جدید نرم‌افزار ببینند. به این ترتیب به شما قول می‌دهم مشتریانتان بیش از پیش راضی و خوشحال خواهند بود و جریان درآمدی بیشتری برای شما خواهند ساخت.

  2. اگر نیاز به تغییر برخی موارد دارید هراس نداشته باشید. حتی اگر دیر شده است باز هم به تغییرات تن دهید. چارچوب اجایل تماما بر پاشنه تطبیق و انعطاف‌پذیری استوار است. در «فرایندهای تکرارشونده» مانند اجایل منعطف نبودن تقریباً نفس‌های بیزینس شما را به شماره خواهد انداخت. دقیقا! ضرر مالی زیادی به شما خواهد زد.

  3. به‌طور مستمر ارزش خلق کنید. مشابه اصل شماره 1، تحویل مداوم ارزش (یا خروجی‌های ارزشمند) به مشتریان و حتی سهامداران شرکت، به‌طور قطع باعث کاهش نارضایتی و ریزش آنها می‌شود.

  4. دیوارهای دور پروژه‌ خود را خراب کنید! همکاری و تعامل، کلید موفقیت در چارچوب اجایل است. هدف متد چابک این است که شخص را از پروژه‌های فردی خود خارج و بیشتر به همکاری با یکدیگر سوق دهد.

  5. در پروژه‌های خود از افراد باانگیزه استفاده کنید. چابکی زمانی بیشترین نتیجه را می‌دهد که تیم شما متعهد به اهداف و بسیار فعال باشد.

  6. همچنان موثرترین راه برای برقراری ارتباط با افراد ملاقات حضوری یا رو در رو است. اگر افراد تیم شما از هم جدا هستند (دور از هم یا به‌صورت غیرحضوری کار می‌کنید) هر طور که می‌شود با هم مستقیماً گفتگو کنید. اگر شد حضوری و اگر نشد از طریق تماس‌های تصویری. شک نکنید قدرت و تاثیر بالای این موضوع را خواهید دید!

  7. نرم‌افزاری که به‌درستی کار می‌کند اصلی‌ترین مقیاس سنجش پیشرفت شما است. بنابراین مهم‌ترین چیزی که تیم شما در تفکر اجایل باید برای آن از جان مایه بگذارد محصول است و محصول. در اجایل ما هیچ‌چیز را بر توسعه یک نرم‌افزار کاربردی ترجیح نمی‌دهیم.

  8. سرعت انجام کار خود را پایسته نگه دارید. درست است که نباید آهسته حرکت کنید، اما به شما قول می‌دهم خیلی پرسرعت هم که باشید تیمتان موتور می‌سوزاند! در اجایل هدف حفظ پایداری رشد پروژه و تیم به‌طور هم‌زمان است.

  9. اگر به‌طور مداوم کار باکیفیت و سطح بالا انجام دهید چابکی شما بیشتر می‌شود. تیم‌هایی که در یک اسپرینت کار باکیفیت ارائه می‌دهند، به احتمال بالا در اسپرینت‌های بعدی هم این کار را ادامه خواهند داد و کار باکیفیت سرعت رشد شما را افزایش خواهد داد.

  10. در چابکی، سادگی حرف برای گفتن دارد. گاهی اوقات ساده‌ترین راه‌حل بهترین راه‌حل است. شک نکنید! اصلاً اجایل آمده است تا هیچ‌چیز بیش از حد پیچیده نشود و برای مسائل پیچیده پاسخ‌های ساده آورده شود.

  11.  تیم‌هایی که خود می‌توانند خودشان را اداره کنند و نظم دهند، ارزش بیشتری خلق می‌کنند. مشابه اصل 5، تیم‌های فعال و قدرتمند دارایی بسیار ارزشمندی برای شرکت‌ها هستند.

 بازتاب فعالیت‌های خود را مرتب بررسی کنید تا بهره‌وری شما بالاتر رود. به این منظور، «جلسات رترو» بهترین جا برای انجام این کار هستند. این جلسات فرصت خوبی برای تیم‌هاست تا به فعالیت‌های گذشته خود نگاه کنند و بازدهی کار خود را مرور کنند و برای آینده تغییرات لازم را برآورد کنند.

معرفی انواع روش‌های پیاده‌سازی اجایل

چارچوب اجایل مانند چتری بالای سر متدهای مختلف اجرای آن است. همه متدها قرار است از آن تبعیت کنند؛ اما به شیوه خود. در زیر به توضیح انواع روش‌های پیاده‌سازی اجایل می‌پردازیم. دو مورد اول از پرطرفدارترین متدهای اجایل هستند که تقریباً بیشتر تیم‌های چابک با آن آشنایی دارند.

انواع متدولوژی های اجایل

کانبان (Kanban)

کانبان یا به‌طور صحیح‌تر «کَنبان» شکل تصویری نگرش چابک یا اجایل است. روش استفاده از کانبان بسیار ساده است. «تخته کنبان» تخته‌هایی هستند که تیم‌ها از آن استفاده می‌کنند تا تسک‌ها یا وظایف خود را روی آنها بگذارند و به‌صورت منظم آنها را مدیریت کنند. هر «تسک» به شکل یک کارت روی بورد (تخته) قرار می‌گیرد و هر تخته برای نشان‌دادن یک وضعیت زمانی خاص است. برای مثال وضعیت بوردها می‌تواند یکی از موارد زیر باشد:

  • «بک لاگ / Backlog»: وضعیتی که وظایف صرفاً در آنجا لیست شده‌اند و هنوز برنامه‌ریزی نشده‌اند و در زمان معین به یکی از حالت‌های دیگر تغییر وضعیت می‌دهند.

  • «لیست کارها / To-Do List»: شامل وظایفی است که برای چرخه کاری جاری انتخاب شده‌اند. این وظایف آماده شروع توسط تیم هستند.

  • «در حال انجام / In Progress»: وظایفی که تیم به‌صورت فعال در حال کار بر روی آنهاست و هنوز کامل نشده‌اند؛ اما در حال توسعه، تست یا بررسی هستند.

  • «انجام شده / Done»: وظایفی که بر اساس تعریف توافقی تیم توسعه، با موفقیت به پایان رسیده‌اند.

حالا هر وظیفه می‌تواند به‌صورت یک کارت روی تخته‌های مختلف تغییر وضعیت دهد. به همین سادگی.

این شیوه برای مدیریت بهتر کارها و مصور کردن انواع وظیفه‌ها عالی است.

اسکرام/Scrum

اسکرام هم یکی دیگر از روش‌های رایج در متدولوژی اجایل برای مدیریت تیم‌های کوچک است و شامل دوره‌های زمانی مشخصی به نام «اسپرینت» می‌شود. تیم‌های توسعه توسط یک «اسکرام مستر» هدایت می‌شوند. وظیفه اصلی اسکرام مستر برطرف‌کردن تمام موانع برای اعضای تیم در انجام کارهای روزمره و مدیریت زمان و نظم‌دهی در انجام تسک‌ها است.

در روش اسکرام جلسات مختلفی برگزار می‌شود که به‌طور خلاصه:

  • «دیلی»: تیم‌های اسکرام هر روز جلسه‌ای برگزار می‌کنند به نام «دیلی یا استندآپ/Daily or Standup Meetings» تا در مورد وظایفی که باید در آن روز اجرا کنند، موانع پیش رو یا هر موضوع مرتبط دیگر صحبت کنند.

  • «برنامه‌ریزی اسپرینت»: پیش از شروع هر اسپرینت (همان بازه‌های 2 یا 4 هفته‌ای انجام کارها) یک جلسه «برنامه‌ریزی اسپرینت» برگزار می‌شود. تیم‌ها در آن جلسه مشخص می‌کنند چه کارهایی را باید در طول اسپرینت بعدی انجام دهند و چگونه.

  • «بازنگری اسپرینت»: پس از پایان هر اسپرینت، «جلسه رترو» برای بازبینی و مرور فعالیت‌های اسپرینت گذشته برگزار می‌شود. هدف واضح است: بررسی تجربیات اسپرینت گذشته و درس‌گرفتن از اشتباهات پیش‌آمده، ایجاد راه‌حل‌هایی برای تقویت و ساده‌سازی اسپرینت‌های آینده.

برنامه‌نویسی مفرط یا افراطی/XP

برنامه‌نویسی مفرط یا افراطی. بله! اسم ترسناکی به نظر می‌رسد؛ ولی انجامش قوانین ساده‌ای دارد. روش Extreme Programming یا به‌اختصار XP، یکی از فریم‌ورک‌های اجایل است که معمولاً در توسعه نرم‌افزار به کار می‌رود و ارزش‌هایی را برای تیم‌ها تعریف می‌کند تا با کارایی بیشتری با یکدیگر همکاری کنند.

در XP پنج ارزش اصلی وجود دارد:

  • «ارتباط/Communication»

  • «سادگی/Simplicity»

  • «بازخورد/Feedback»

  • «شجاعت/Courage»

  • «احترام/Respect»

مشابه جلسات روزانه اسکرام، در XP نیز انتشارهای منظم نرم‌افزار و تکرارهای دوره‌ای وجود دارد، اما رویکرد آن بسیار فنی‌تر است. اگر تیم توسعه شما بسیار پرمشغله است و نیاز دارد به‌سرعت به درخواست‌های مشتری پاسخ دهد، XP چگونگی انجام آن را به شما می‌گوید.

چارچوب پروژه تطبیقی/APF

«چارچوب پروژه تطبیقی» که با نام «مدیریت پروژه تطبیقی» نیز شناخته می‌شود، بر اساس این ایده شکل‌گرفته که رویدادهای ناشناخته در حین انجام پروژه ممکن است در هر لحظه اتفاق بیفتد. این تکنیک عمدتا برای پروژه‌های IT استفاده می‌شود، جایی که روش‌های سنتی مدیریت پروژه تقریباً دیگر کارایی ندارند.

ایده اصلی این چارچوب این است: منابع پروژه ممکن است در هر لحظه تغییر کنند.

به‌عنوان مثال، بودجه‌ مالی ممکن است تغییر کند، زمان‌بندی‌ها جابه‌جا شوند یا اعضای یک تیم به هر دلیلی تغییر کنند. APF بر منابعی که یک پروژه در آن لحظه در اختیار دارد تمرکز می‌کند، نه منابعی که پروژه به آن‌ها نیاز دارد یا از قبل برای آن برنامه‌ریزی شده است. یعنی:

اولویت بر داشته‌هاست نه خواسته‌ها!

مدیریت پروژه افراطی/XPM

«مدیریت پروژه افراطی/Extreme Project Management» معمولاً برای پروژه‌های بسیار پیچیده با سطح بالایی از عدم قطعیت به کار می‌رود. این رویکرد شامل تطبیق مداوم فرایندها تا رسیدن به نتیجه مورد نظر است. این رویکرد منتظر رخ‌دادن تغییرات ناگهانی بسیاری است. بنابراین تیم‌ها انتظار این را دارند که گاهی مجبور شوند برنامه‌های خود را حتی به‌صورت هفتگی تغییر دهند.

XPM به انعطاف‌پذیری بسیار زیادی نیاز دارد. به همین دلیل است که هر اسپرینت در این روش کوتاه است و معمولاً فقط چند هفته طول می‌کشد. این متدولوژی امکان تغییرات مکرر، آزمون و خطاهای بسیار، تکرارهای متعدد و اصلاحات زیاد را در خود دیده است.

توسعه نرم‌افزار تطبیقی/ASD

متدولوژی Adaptive Software Development به تیم‌ها این توانایی را می‌دهد تا به‌سرعت با نیازهای در حال تغییر سازگار شوند. تمرکز اصلی این فرایند بر «تطبیق مستمر/Continuous Adaptation» است. مراحل این روش شامل:

  • «حدس‌زدن/Speculate»

  • «همکاری/Collaborate»

  • «یادگیری/Learn»

می‌شود که یادگیری مداوم را هم‌زمان با پیشرفت پروژه ممکن می‌کند.

در تیم‌هایی که از ASD استفاده می‌کنند، اصلاً عجیب نیست که هم‌زمان در هر سه مرحله بالا حضور داشته باشند. به دلیل ساختار «غیرخطی/Nonlinear» این روش، هم‌پوشانی مراحل، امری طبیعی است. این سبک بسیار سیال است و مکرر این اتفاق می‌افتد که برای حل مشکلات، این سه مرحله از ابتدا تکرار شوند. اما مطمئناً این روش به اعضای تیم‌ها کمک می‌کند تا مشکلات را سریع‌تر از روش‌های سنتی مدیریت پروژه شناسایی و حل کنند.

توسعه مبتنی بر ویژگی/FDD

«توسعه مبتنی بر ویژگی/Feature Driven Development» مجموعه‌ای از انواع شیوه‌های چابک را با هم ترکیب می‌کند. اگرچه این روش نیز یک روش تکرارشونده در مدیریت پروژه محسوب می‌شود، اما تمرکز بیشتری بر توسعه فیچرهای نرم‌افزار یا محصول دارد. توسعه مبتنی بر «فیچر محصول/Product Feature»، شدیداً به ورودی‌هایی که مشتری به تیم توسعه می‌دهد متکی است. زیرا اولویت‌بندی ویژگی‌هایی که تیم بر روی آن‌ها کار می‌کند، بر اساس نیازهای مستقیم مشتری است.

این مدل نیز به تیم‌ها اجازه می‌دهد پروژه‌ها را به‌طور مکرر به‌روزرسانی کنند. اگر خطایی وجود داشته باشد، می‌توان به‌سرعت مشکل را شناسایی و برطرف کرد. زیرا چرخه‌های سریع و مداوم حل مشکل در این فریم‌ورک دیده شده است.

نتیجه‌گیری

بدون شک، مدیریت پروژه اجایل یکی از محبوب‌ترین متدولوژی‌های مدیریت پروژه در جهان است. این نگرش، بسیار ساده و سریع به تیم شما کمک می‌کند تا وظایف و پروژه‌ها را با کارآمدی بیشتری نسبت به روش‌های سنتی انجام دهید.

علاوه بر این، ازآنجایی‌که بازخورد مشتری در اولویت است، می‌توانید مطمئن باشید که محصولی که ارائه می‌دهید، مشتریان شما را عاشق خود بکند. زیرا لحظه به لحظه با فیدبک‌ها و نیاز مشتری پیش رفته است.

سوالات متداول

«اجایل/Agile» یک روش جدید برای مدیریت پروژه است که بر تقسیم کارها به قطعات کوچک‌تر در قالب «اسپرینت» تمرکز دارد و به تیم‌ها کمک می‌کند با انعطاف‌پذیری بالا و دریافت بازخورد مداوم از مشتریان، پروژه‌های خود را بهبود دهند.
در روش‌های سنتی مانند «آبشاری/Waterfall»، پروژه به‌صورت کامل برنامه‌ریزی و سپس اجرا می‌شود. اما در روش اجایل، پروژه به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شده و به‌صورت تدریجی توسعه می‌یابد. این روش به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا تغییرات و نظرات مشتریان خود را در طول فرآیند به‌صورت مکرر و مداوم اعمال کند و بازخوردهای جدید دریافت کنند.
- انعطاف‌پذیری بالا در مواجهه با تغییرات - رضایت بیشتر مشتریان به دلیل دریافت نسخه‌های به‌روز و مکرر - مدیریت بهتر زمان و بودجه - بهبود کار تیمی و افزایش انگیزه اعضا
به دلیل برنامه‌ریزی‌های سخت و غیرواقعی و عدم انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات، این روش‌ها معمولاً زمان و بودجه بیشتری نیاز دارند و کیفیت نهایی محصول ممکن است مطابق با نیاز مشتری نباشد.
چند نمونه از رایج‌ترین روش‌های اجایل شامل «کانبان/Kanban»، «اسکرام/Scrum»، «برنامه‌نویسی مفرط افراطی/XP»، «چارچوب پروژه تطبیقی/APF» و «توسعه مبتنی بر ویژگی/FDD» هستند. هرکدام از این روش‌ها رویکردهای خاص خود را دارند و برای نیازهای متفاوت طراحی شده‌اند.

مقاله‌های مرتبط

نتیجه‌ای یافت نشد
عضو خبرنامه اجیلیتی شوید تا مقالات تخصصی، راهکارهای به‌روز و ابزارهای کاربردی را در باکس خود دریافت کنید.