لوگو اجیلیتی
Mvp چیست

MVP چیست؟ | راهنمای کامل «حداقل محصول پذیرفتنی» برای کسب‌وکارهای چابک

3 روز پیش
زمان مطالعه:
11 دقیقه

آیا تابه‌حال ایده‌ای برای یک محصول یا کسب‌وکار داشته‌اید که نمی‌دانستید از کجا شروع کنید؟ شاید بخواهید یک اپلیکیشن بسازید، یک سرویس جدید راه‌اندازی کنید، یا حتی یک فروشگاه آنلاین داشته باشید، اما منطقی نیست از ابتدا صفر تا صد کار را انجام دهید تا بفهمید ایده‌تان به اندازه کافی خوب است یا نه.

اینجاست که باید بفهمیم MVP چیست و چرا در دنیای امروز این‌قدر مهم است.

شرکت‌های بزرگی مانند آمازون، Airbnb و اسپاتیفای، همگی کار خود را با یک ام وی پی ساده شروع کردند. در این مقاله، علاوه بر تعریف MVP یا Minimum Viable Product، به شما خواهیم گفت که چگونه یک نسخه اولیه از محصول خود طراحی کنید، آن را به بازار عرضه کنید و از آن برای ساخت یک کسب‌وکار موفق استفاده کنید.

ابتدا اجازه دهید ببینیم MVP مخفف و ترجمه‌های رایج آن را به شما معرفی کنیم، سپس به سراغ این بریم که واقعاً MVP چیست؟

MVP مخفف چیست؟

«حداقل محصول پذیرفتنی» یا «حداقل محصول قابل‌دوام» یا حتی «کمینه محصول پذیرفتنی» که همه ترجمه‌ای از عبارت Minimum Viable Product هستند و معمولاً مخفف آن به‌صورت MVP در بین تیم‌های محصول رایج است.

MVP چیست؟

Mvp حداقل محصول پذیرفتنی چیست

ام وی پی مفهومی در مدیریت محصول است و به معنای ساده‌ترین نسخه یک محصول است که برای بررسی میزان تقاضای بازار، دریافت بازخورد کاربران اولیه و به‌طورکلی اعتبارسنجی میزان محبوبیت ایده آن محصول است؛ بنابراین در MVP باید کمترین میزان هزینه و تلاش برای ساخت محصول به کار گرفته شود و عملاً یک نسخه اولیه از آن تولید شود.

این مفهوم که اولین بار توسط اریک ریس / Eric Ries در کتاب «استارتاپ ناب / Lean Startup» معرفی شد، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بیشترین یادگیری را از مشتریان و با کمترین سرمایه‌گذاری ممکن به دست آورند.

ام وی پی به طور مستقیم با متد اجایل و مهم‌ترین چارچوب آن یعنی اسکرام در ارتباط است، به این صورت که تأکید ویژه‌ای بر اعتبارسنجی مستمر، بهبود تدریجی و پاسخگویی به نیازهای واقعی کاربران دارد. 

در ام وی پی باید روی ارائه حداقل قابلیت‌های لازم برای سنجش بازار تمرکز کرد؛ چیزی که به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا ریسک‌های خود را کاهش دهند، منابع را بهتر مدیریت کنند و محصولی واقعاً ارزشمند بسازند.

هدف و مزایای MVP

ام وی پی فقط یک نسخه اولیه از محصول نیست، بلکه یک استراتژی هوشمندانه برای یادگیری از مشتری، بهینه‌سازی و کاهش ریسک‌های ورود به بازار است. در ام وی پی باید بتوانیم با کمترین هزینه، بیشترین اطلاعات را از کاربران به دست آوریم.

شرکت‌ها به کمینه محصول پذیرفتنی یا همان حداقل محصول قابل‌دوام علاقه‌مندند و آن را توسعه می‌دهند تا:

  • محصول را سریع‌تر به بازار عرضه کنند و قبل از شروع به توسعه کامل و پرجزئیات، آن را در مراحل اولیه آزمایش کنند.

  • میزان جذابیت ایده خود را بسنجند و قبل از سرمایه‌گذاری کلان، بازخوردهای واقعی از مشتریان اولیه بگیرند.

  • نیازهای واقعی کاربران را بشناسند و محصول را بر اساس آن بهبود دهند؛ نه بر اساس تصورها و پیش‌فرض‌های خود.

به این صورت Minimum Viable Product بخش مهمی از چرخه عمر محصول است و کمک می‌کند هدررفت منابع برای توسعه ویژگی‌هایی که غیرضروری تلقی می‌شوند کاهش پیدا کند و کسب‌وکارها بتواند بر اساس اطلاعات واقعی، مقیاس‌پذیری بهتری داشته باشد.

مراحل ساخت یک MVP موفق

مراحل ساخت یک Mvp موفق

رسیدن به حداقل محصول قابل‌دوام (یکی دیگر از ترجمه‌های MVP) یکی از چالش‌برانگیزترین اما مهم‌ترین بخش‌های استراتژی کسب‌وکار و نقشه راه محصول شماست. MVP باید مشکلات اصلی مشتریان را حل کند، امکان دریافت بازخورد از آن‌ها را فراهم سازد و فقط شامل چند ویژگی ضروری باشد. 

در واقع، ام وی پی محیط آزمایشی ایده کسب‌وکار شماست که روی برآورد هزینه و تأثیر قابلیت‌های کلیدی تمرکز دارد و همواره در تلاش است ارزش محصول را به مشتریان و سرمایه‌گذاران ثابت می‌کند.

تعریف یک MVP خوب و کارا، به یک فرایند ایده‌پردازی و اعتبارسنجی دقیق نیاز دارد که معمولاً با همکاری یک «تیم چابک / Agile Team» انجام می‌شود. در ادامه، مراحل رایج برای رسیدن به یک MVP موفق را با هم بررسی می‌کنیم.

اول باید ببینیم چه مشکلی را می‌خواهیم حل کنیم؟ برای درک بهتر، به سراغ یک مثال از توسعه محصول دیجیتال می‌رویم: ایده اولیه «اوبر / Uber» که توسط گرت کمپ و تراویس کالانیک در سال 2008 شکل گرفت؛ احتمالاً می‌دانید که در ایران اسنپ تاکسی از این محصول ایده برداری کرده بود.

تصور کنید در یک کنفرانس در شهری بزرگ شرکت کرده‌اید و متوجه می‌شوید که گرفتن تاکسی در شب یا در هوای نامساعد بسیار دشوار است. حالا به این فکر می‌کنید که اگر راهی وجود داشت که فقط با گوشی بتوانید تاکسی بگیرید، چقدر راحت‌تر می‌شد.

برای ارزیابی ایده خود، با تعدادی کاربر بالقوه که احتمالاً نیاز شما را حس کرده‌اند صحبت کنید و از آن‌ها بپرسید:

  • آیا دوست دارند فقط با یک دکمه تاکسی بگیرند؟

  • آیا با پیامک دادن به راننده برای درخواست تاکسی راحت هستند؟

  • آنها ترجیح می‌دهند هزینه سفر را چگونه پرداخت کنند؟

تحقیقات بازار برای توسعه MVP شامل موارد زیر است:

  • تحلیل رقبا: بررسی رقبا و محصولات مشابه برای درک بهتر جایگاه محصول شما در میان آنها در بازار

  • تحلیل فرصت‌ها و انجام SWOT: بررسی نقاط قوت / Strengths، ضعف‌ها / Weaknesses، فرصت‌ها / Opportunities و تهدیدهای / Threats موجود در بازار و رقبا برای محصول شما

  • نظرسنجی‌ها، مصاحبه‌های تک‌به‌تک و گروه‌های تمرکز*: برای درک عمیق‌تر از نیازهای واقعی کاربران و «نقاط درد / Pain Points» آنها.

*گروه تمرکز یا Focus Group گروهی از افراد متنوع از یک جامعه کاربری هستند که برای انجام یک سری تحقیقات خاص از آنها نظرسنجی می‌شود.

با تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده از تحقیقات بازار و مصاحبه‌ها، می‌توانیم نیازهای واقعی مشتریان را درک کنیم و تشخیص دهیم که حداقل قابلیت‌ها یا فیچرهای ضروری برای محصول ما چه باشد. همچنین، این داده‌ها به ما در جذب سرمایه‌گذار و اثبات ایده کمک می‌کنند.

اوبر چطور MVP خود را توسعه داد؟

کمپ و کالانیک بر اساس تحقیقات اولیه خود نسخه اولیه اوبر تاکسی / UberCab را توسعه دادند. این ام وی پی کاملاً مبتنی بر SMS بود و کاربران فقط با ارسال یک پیامک می‌توانستند تاکسی بگیرند. باقی ماجرا، همان‌طور که می‌دانید، به تاریخ پیوست!

پیش از آنکه به سراغ مراحل بعد مانند انتخاب قابلیت‌های محصول برویم، باید مطمئن شویم که ایده محصول با اهداف استراتژیک تیم یا شرکت ما هم‌خوانی دارد.

مثلاً برای اوبر، در همان مراحل اولیه بررسی کردند که آیا این محصول با اهداف کسب‌وکارشان هم‌سو است یا نه. آیا هدفشان این بود که در شش ماه آینده به یک درآمد مشخص برسند؟ آیا منابع مالی و انسانی آن‌ها محدود بود؟ این موارد تأثیر زیادی در تصمیم‌گیری برای توسعه حداقل محصول پذیرفتنی داشت.

شما باید مشخص کنید که این MVP دقیقاً چه نقشی در استراتژی کلی شما دارد.

  • آیا این محصول قرار است بازار جدیدی را به روی شما باز کند که قبلاً مشابه آن وجود نداشته است یا همان بازار موجود را برای ارائه محصولتان در نظر دارید؟

  • آیا هدف شما، جذب کاربران جدید در بازاری نزدیک به مشتریان و رقبای فعلی شماست یا می‌خواهید همان مشتریانِ کالاهای قبلی را به سمت خود بکشانید و آنها را از استفاده از محصولات فعلی منصرف کنید؟

مثلاً اگر یکی از اهداف اوبر تغییر بازار تاکسی‌های سنتی و حرکت به‌سوی تحول دیجیتال بود، پس توسعه UberCab (که در ابتدا فقط از طریق پیامک کار می‌کرد و بعداً بیشتر توسعه پیدا کرد) یک انتخاب استراتژیک مناسب محسوب می‌شد.

اما اگر تمرکز اصلی شرکت حفظ و توسعه کاربران و بازار فعلی بود و صرفاً می‌خواست کمی آن را بهبود دهد، شاید بهتر بود آن‌ها به‌جای تغییر بنیادی در بازار، روی بهبود عملکرد سیستم پیامکی خود یا افزودن قابلیت‌های جدید به آن تمرکز می‌کردند (که البته این مسیرشان نبود)؛ بنابراین، تصمیم‌گیری درباره MVP بستگی زیادی به اولویت‌های فعلی کسب‌وکار شما دارد.

حالا که نیازهای مشتریان و ابعاد استراتژیک را برای محصول خود بررسی کرده‌ایم، باید مشخص کنیم که حداقل فیچرها یا قابلیت‌های ضروری برای ام وی پی ما کدام‌اند. MVP نباید یک محصول کامل باشد، اما باید حداقل ویژگی‌هایی را داشته باشد که بتواند مشکل کاربران را حل کند و ارزش پیشنهادی ما را به آنها ثابت کند.

چگونه فیچرهای MVP را مشخص کنیم؟

  1. مشکل اصلی کاربران: MVP باید مستقیماً روی مهم‌ترین مشکلی که کاربران دارند تمرکز کند.

  2. اولویت‌بندی ویژگی‌ها: از میان تمام قابلیت‌هایی که برای محصول نهایی در نظر داریم، آن‌هایی را باید انتخاب کنیم که برای ارائه ارزش اصلی به کاربر ضروری‌اند.

  3. سادگی و کارایی: MVP نباید پیچیده باشد؛ فقط باید حداقل امکانات لازم برای انجام کار اصلی را داشته باشد.

  4. الهام از تست‌های اولیه: بر اساس تحقیقات بازار یا آزمایش‌های اولیه‌ای که داشتیم، از داده‌های به‌دست‌آمده برای تصمیم‌گیری بهتر استفاده کنیم.

برای این مرحله، مؤسسان اوبر به این فکر کردند که چه ویژگی‌های حداقلی برای حل مشکل کاربر لازم است؟ نتیجه این شد که حداقل محصول پذیرفتنی اولیه اوبر، فقط یک سیستم پیامکی باشد که به کاربران امکان دهد با ارسال یک پیامک، درخواست تاکسی بدهند.

چه فیچرهایی در MVP اولیه اوبر وجود داشت؟

  • امکان ارسال درخواست تاکسی از طریق پیامک

  • ارسال آدرس کاربر به راننده

  • اطلاع‌رسانی به کاربر درباره وضعیت تاکسی

چه فیچرهایی وجود نداشت؟

  • اپلیکیشن موبایل

  • پرداخت آنلاین

  • انتخاب نوع خودرو

  • امتیازدهی به راننده

اوبر با این MVP ساده، اما کاربردی، توانست مشکل اصلی کاربران را حل کند و ارزش محصول خود را اثبات کند. سپس، در نسخه‌های بعدی ویژگی‌های بیشتری به آن اضافه کرد.

حالا وقت آن است که فیچرهای تعیین شده را به یک برنامه عملیاتی برای توسعه تبدیل کنیم.

اینجا یک نکته مهم وجود دارد: «V» در MVP به معنی «Viable» یا «قابل‌استفاده» یا «پذیرفتنی» است. یعنی محصول اولیه ما باید واقعاً کار کند و تجربه کاربری مناسبی ارائه دهد؛ نه اینکه صرفاً یک رابط کاربری نیمه‌کاره باشد که پر از قابلیت‌های ناقص و ناتمام است. حداقل محصول پذیرفتنی باید به‌اندازه‌ای کاربردی باشد که کاربر بتواند با آن یک کار یا فرایند را به‌طور کامل انجام دهد و به هدف خود برسد.

اوبر در نسخه اولیه UberCab فقط از یک خط پیامکی ساده استفاده کرد. اما این سیستم به‌گونه‌ای طراحی شده بود که کاربران بتوانند بدون نیاز به هیچ قابلیت اضافه‌ای، تاکسی بگیرند و سفرشان را کامل کنند. این MVP نه‌تنها مشکل کاربران را حل می‌کرد، بلکه کاملاً قابل‌فروش و اجرا در مقیاس کوچک بود.

پس هنگام تدوین برنامه توسعه خود، حتماً مطمئن شوید که MVP شما یک محصول واقعی و کاربردی باشد، نه فقط مجموعه‌ای از ایده‌ها و ابزارهای ناتمام.

حالا که MVP اولیه را طراحی کرده‌ایم، وقت آن است که اعتبار آن را در دنیای واقعی بسنجیم. یک گروه آزمایشی از کاربران اولیه یا اعضای تیم داخلی خود انتخاب می‌کنیم تا نسخه ابتدایی محصول را امتحان کنند؛ چه یک لندینگ پیج ساده باشد، چه یک خط پیامکی یا یک اپلیکیشن تک‌صفحه‌ای.

تیم تست‌کننده باید بررسی کند که آیا محصول واقعاً مشکل کاربران را حل می‌کند یا نه. این فرایند به ما کمک می‌کند بازخوردهای ارزشمندی از مشتریان واقعی جمع‌آوری کنیم، ایرادات محصولمان را بشناسیم و آن را پیش از عرضه گسترده، اصلاح و بهینه کنیم.

اگر MVP شما از مرحله تست با موفقیت عبور کرده است، تبریک می‌گوییم! شما به یک محصول اولیه ارزشمند رسیده‌اید. حالا وقت آن است که مراحل بعدی را طی کنید:

  • تحقیق کنید تا مطمئن شوید بازار برای محصول شما آماده است.

  • ساخت محصول را تکمیل کنید و آن را برای استفاده عمومی آماده نمایید.

  • دوباره تست کنید تا قبل از عرضه نهایی مشکلات احتمالی را برطرف کنید.

  • رفع ایرادات و بهینه‌سازی محصول را انجام دهید.

  • MVP را به اولین گروه از مشتریان عرضه کنید و بازخوردهای واقعی دریافت کنید.

نمونه‌هایی از MVPهای معروف

نمونه‌هایی از Mvpهای معروف

حداقل محصول پذیرفتنی فقط یک نمونه اولیه موقتی نیست، بلکه نقطه شروعی برای برندهای بزرگ بوده است. برخی از مشهورترین شرکت‌ها، کارشان را از یک MVP ساده آغاز کرده‌اند:

آمازون / Amazon: جف بزوس در دهه ۹۰ یک فروشگاه اینترنتی کتاب را به‌عنوان Minimum Viable Product راه‌اندازی کرد. موفقیت این فروشگاه، مسیر را برای گسترش آمازون به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازارهای اینترنتی جهان هموار کرد؛

نسخه ایرانی: دیجی‌کالا، ایمالز.

ایربی‌ان‌بی / Airbnb: بنیان‌گذاران ایربی‌ان‌بی برای آزمایش ایده خود، ابتدا یک وب‌سایت ساده راه‌اندازی کردند و فقط یک آپارتمان را با چند تشک بادی اجاره دادند. استقبال اولیه نشان داد که افراد حاضرند خانه‌هایشان را به مسافران اجاره دهند و همین باعث گسترش کسب‌وکار شد؛

نسخه ایرانی: جاباما، اتاقک.

اسپاتیفای / Spotify: در سال ۲۰۰۶، اسپاتیفای یک لندینگ پیج ساده برای تست استریمینگ (پخش آنلاین) خود راه‌اندازی کرد. پس از اطمینان از کیفیت سرویس، با جلب نظر سرمایه‌گذاران و شرکت‌های موسیقی، به بزرگ‌ترین سرویس استریم موسیقی دنیا تبدیل شد.

نسخه ایرانی: رادیو جوان، ملوبیت.

نتیجه: MVP فقط یک نسخه آزمایشی نیست، بلکه قدمی استراتژیک برای توسعه یک کسب‌وکار بزرگ محسوب می‌شود.

در نهایت

در این مطلب سعی کردیم بدانیم MVP چیست. MVP یا حداقل محصول پذیرفتنی فقط یک نسخه اولیه از محصول نیست، بلکه سکوی پرتابی برای موفقیت به شیوه‌ای عاقلانه است. با ساخت یک MVP هوشمندانه، می‌توانید ریسک‌های مسیر را کاهش دهید، سریع‌تر از بازار و مشتریان یاد بگیرید و مسیر درست را راحت‌تر پیدا کنید. آمازون، ایربی‌ان‌بی و اسپاتیفای همین مسیر را طی کردند؛ شاید قدم بعدی، موفقیت شما باشد!

مدیریت محصول، نقشه راهی‌ست بین نیاز کاربران و توانایی تیم. در اجیلیتی، آموزش مدیریت محصول با نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌های بازار ایران ارائه می‌شود.

 

سوالات متداول

MVP یا حداقل محصول پذیرفتنی، ساده‌ترین نسخه یک محصول است که با کمترین هزینه و زمان ساخته می‌شود تا ایده آن در بازار تست شود.
MVP به استارتاپ‌ها کمک می‌کند تا بدون سرمایه‌گذاری زیاد، ایده خود را آزمایش کنند، بازخورد بگیرند و مسیر درست را پیدا کنند.
MVP یک محصول واقعی و قابل‌استفاده است، اما نمونه اولیه معمولاً یک مدل مفهومی است که برای نمایش ایده محصول ساخته می‌شود.
برندهای بزرگی مثل آمازون، ایربی‌ان‌بی و اسپاتیفای همگی از یک MVP ساده شروع کرده‌اند.
با شناسایی مشکلات واقعی و نقاط درد کاربران، طراحی فیچرهای ضروری، تست سریع و دریافت بازخورد، می‌توانید MVP خود را هوشمندانه توسعه دهید.

مقاله‌های مرتبط

عضو خبرنامه اجیلیتی شوید تا مقالات تخصصی، راهکارهای به‌روز و ابزارهای کاربردی را در باکس خود دریافت کنید.