logo image
Agile Methodology  Cover

انواع متدولوژی های اجایل | 16 روش محبوب از اسکرام تا XP

6 روز پیش
زمان مطالعه:
19 دقیقه

انتخاب فریمورک درست در متدولوژی اجایل می‌تواند تضمین‌کننده موفقیت یک پروژه باشد. انتخاب درست نیازمند داشتن اطلاعات کافی است. در این مطلب می‌خواهیم 16 فریمورک رایج و نسبتاً رایج در دنیای مدیریت پروژه به سبک اجایل را شناخته و نقاط ضعف و قوت هر یک را بررسی کنیم. 

 

اجیلیتی مرکز آموزش تخصصی اجایل، مدیریت پروژه و مهارت‌های نرم است؛ با منابع حرفه‌ای ما، آموزش Agile را از پایه تا پیشرفته یاد بگیرید.

اجایل چیست؟

پیش از آنکه وارد بررسی انواع چارچوب‌ها شویم، بد نیست مروری کوتاه در مورد ذهنیت اجایل یا چابک داشته باشیم.

اجایل رویکردی در مدیریت پروژه و توسعه نرم‌افزار است که بر روی فاکتورهایی خاص مانند انعطاف‌پذیری، تعامل بین اعضای تیم و اولویت قرار دادن مشتری/کاربر تمرکز می‌کند.

ذهنیت اجایل - آنطور که در انواع فریمورک‌ها و روش‌های مختلف آن خواهیم دید - بر روی انجام کار در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر و دریافت بازخورد دائمی از مشتری در فرایند انجام پروژه تأکید دارد.

مانیفست اجایل در قلب این رویکرد جهانی به مدیریت پروژه قرار دارد. این مانیفست یا بیانیه 4 ارزش کلیدی و 12 اصل را معرفی می‌کند که شالوده این مفهوم را می‌سازند.

16 متد از انواع متدولوژی های Agile

فریمورک‌ها و روش‌هایی که در زیرمجموعه ذهنیت اجایل قرار می‌گیرند بسیار متنوع‌اند و ما در این قسمت تنها به بررسی تعدادی از رایج‌ترین متدها پرداخته‌ایم. 

Types of Agile Methododologies and Frameworks

چی هست؟ 

گل سرسبد فریمورک‌های اجایل بدون شک اسکرام است؛ اسکرام چارچوبی است «تکرارشونده» و «گام‌به‌گام» که با تقسیم پروژه به اسپرینت‌های کوتاه، تیم‌ها را قادر می‌سازد در محیطی انعطاف‌پذیر، همکاری مؤثر و تحویل مستمر داشته باشند.

نکات اصلی:

  • دارای چرخه‌های زمانی به نام اسپرینت است.

  • دارای نقش‌های مشخص: اسکرام مستر، مالک محصول، تیم توسعه است.

  • متمرکز بر روی دریافت دائمی بازخورد و پیشرفت بدون وقفه است.

  • نیازمند تعامل بالا بین اعضای تیم است.

مناسب برای:

تیم‌هایی که نیازمند ساختاری شفاف و تحویل مستمر نرم‌افزاری کارا هستند. 

چرا خوبه؟
اسکرام فرصت تحویل نرم‌افزاری باکیفیت را در بازه‌های کوتاه فراهم و تیم‌ها را نسبت به تغییرات انعطاف‌پذیر می‌کند.

چی هست؟ 

مدل کانبان، یک ورک‌فلو یا جریان کار بصری است که بر روی محدود نگه داشتن «کارهای در حال انجام» تمرکز دارد.

اصول:

  • دارای بورد برای مدیریت تسک‌ها به شکلی بصری

  • متمرکز بر روی تعداد کارهای در حال انجام یا Work-in-Progress

  • تحویل مستمر محصول بدون محدودیت زمانی

مناسب برای:

تیم‌های منعطفی که بهینه بودن جریان کار برایشان بالاترین ارجحیت را دارد. 

چرا خوبه؟
با تصویری کردن جریان کار و محدود نگه داشتن تعداد تسک‌های در حال انجام، خطر وقفه در پروژه و فرسودگی اعضای تیم را پایین می‌آورد.

چی هست؟ 

متد «اسکرام بان» ترکیبی است از دو فریمورک «اسکرام» و «کانبان». در این متد، رویکرد تکرارشونده اسکرام در انجام امور با استایل تصویری متد کانبان در مدیریت جریان کار ترکیب می‌شود.

اصول:

  • ترکیبی از اسپرینت‌های اسکرام و جریان کار سیال کانبان

  • تمرکز بر جریان کار و وفق‌پذیری با نیازهای در حال تغییر

  • برگزاری جلسات بازنگری و بهبود مستمر فرایند

مناسب برای:

تیم‌هایی که به دنبال ساختاری انعطاف‌پذیر هستند؛ به‌ویژه در سازمان‌هایی که اولویت‌های متغیری دارند. 

چرا خوبه؟
اسکرام‌بان نقاط قوت دو چارچوب یعنی پیش‌بینی‌پذیری اسکرام و انعطاف‌پذیری کانبان را ادغام کرده و به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که جریان‌های کاری غیرقابل پیش‌بینی را بدون وقفه پیش ببرند.

چی هست؟ 

«برنامه نویسی مفرط/Extreme Programming» یا XP یک روش توسعه نرم‌افزار است که بر روی مزیت‌های فنی، همکاری نزدیک با مشتریان و تحویل مستمر خروجی تمرکز می‌کند.

اصول:

  • بازبینی کدها و کدنویسی «دو نفره/Pair Programming»

  • توسعه آزمایش-محور یا TDD

  • ادغام و سازماندهی مجدد

مناسب برای:

تیم‌هایی که بر روی پروژه‌های پیچیده کار می‌کنند و به کدنویسی‌هایی با کیفیت بالا نیاز دارند. 

چرا خوبه؟
رویه‌های موجود در XP مانند کدنویسی دو نفره و TDD از طریق بهبود تعامل بین اعضای تیم و دریافت مستمر بازخورد، باعث بالا رفتن کیفیت نرم‌افزار و کاهش معایب می‌شود.

چی هست؟ 

فریمورک «سیف/Scaled Agile Framework» یا «چارچوب اجایل مقیاس‌یافته» از طریق فراهم کردن نقش‌ها، فرایندها و دستورالعمل‌های ساختاریافته به سازمان‌های بزرگ کمک می‌کند تا بتوانند رویکرد اجایل را در بین تیم‌های متعدد پیاده‌ کنند.

اصول:

  • هماهنگی تیم‌ها در یک سازمان

  • نقش‌ها و مسئولیت‌های شفاف در سطوح مختلف

  • تمرکز بر ارائه خروجی ارزشمند در مقیاس بزرگ

مناسب برای:

سازمان‌های بزرگی که نیاز دارند رویکرد اجایل را به طور همزمان در چندین تیم و دپارتمان پیاده‌سازی کنند. 

چرا خوبه؟
ساختار سازمان‌یافته رویکرد SAFe به سازمان‌های بزرگ اجازه می‌دهد بر روی تیم‌های مستقل اما مرتبط کنترل داشته و هماهنگی بین‌ آنها را حفظ کنند.  

چی هست؟ 

همانطور که از نامش پیداست، «توسعه فیچر محور /Feature-Driven Development» بر روی توسعه و ارائه فیچر در بازانجام‌های کوچک و گام‌به‌گام متمرکز است.

در این مدل فهرستی جامع از فیچرها تعریف شده و سپس طراحی، توسعه و آزمایش آنها در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه صورت می‌گیرد.

اصول:

  • توسعه فیچر در بازه‌های دو هفته‌‌ای

  • تهیه‌ای فهرستی از فیچرها و برنامه‌ریزی دقیق

  • رصد کردن منظم روند کار

مناسب برای:

پروژه‌هایی که دارای فیچرهای متعددی بوده و ملزم به نظارت دائمی و تحویل منظم خروجی‌اند. 

چرا خوبه؟
تمرکز FDD بر روی ارائه خروجی‌های ملموس است و پیشرفت گام‌به‌گام کار و تعیین اولویت‌ها را برای ذی‌نفعان بسیار ساده می‌کند.

چی هست؟

متد کریستال، مجموعه‌ای از روش‌های اجایل را زیر یک چتر گردآوری کرده است. کریستال سعی دارد ارتباطی مستمر در میان اعضای تیم، ذی‌نفعان و مشتریان ایجاد کند.

اصول:

  • شخصی‌سازی فرایندها بر اساس اندازه تیم و جنس پروژه

  • تأکید بر ارتباط، ساده‌سازی و حداقل کردن هزینه‌های سربار

  • ارائه بازخورد و اصلاح مستمر

مناسب برای:

تیم‌هایی با اندازه‌های متفاوت و پروژه‌های نیازمند انعطاف‌پذیری و وفق‌پذیری

چرا خوبه؟
کریستال به تیم‌ها این امکان را می‌دهد تا فرایند کار را با نیازهای خود هماهنگ کرده، پیچیدگی‌ها را کاهش داده و تمرکز بر روی ارتباط و همکاری را افزایش دهند.

چی هست؟ 

«توسعه انعطاف پذیر/Adaptive Software Development» رویکردی تکرارشونده به توسعه نرم‌افزار دارد به طوری که تیم‌ها از طریق چرخه‌های تخمین، همکاری و یادگیری، خود را با تغییرات سازگار می‌کنند.

اصول:

  • تمرکز بر برنامه‌ریزی تطبیق‌پذیر و دریافت مستمر بازخورد

  • تأکید بر همکاری بین اعضای تیم و ذی‌نفعان پروژه

  • داشتن رویکردی انعطاف‌پذیر به اهداف پروژه

مناسب برای:

پروژه‌هایی که نیازمند انعطاف و وفق‌پذیری در مواجهه با نیازمندی‌های دائماً تازه‌اند. 

چرا خوبه؟
تمرکز ASD بر مسئله انعطاف‌پذیری، تیم‌ها را قادر می‌سازد سریعاً به تغییرات پاسخگو باشند و از طریق همکاری و ارائه مستمر بازخورد، خروجی‌های ارزشمند تحویل دهند.

Types of Agile Methods 1

9. اسکرام بزرگ مقیاس/LeSS

چی هست؟ 

«اسکرام مقیاس‌بزرگ/The Large-Scale Scrum» نسخه‌ای مقیاس‌یافته از اسکرام برای تیم‌های بسیار بزرگ است که بر روی پروژه‌های بسیار پیچیده کار می‌کنند.

اصول:

  • ساده‌سازی اصول اسکرام در مقیاس بزرگ

  • تقسیم‌بندی سازمان به تیم‌های کوچک‌تر و قابل مدیریت

  • وجود یک مالک محصول و یک اسکرام مستر مجزا برای هر تیم 

  • تمرکز بر شفافیت، بازرسی و وفق‌پذیری

مناسب برای:

سازمان‌های بزرگی که می‌خواهند با حفظ تعهد به اصول اساسی اسکرام، آن را در مقیاسی بزرگ پیاده‌سازی کنند. 

چرا خوبه؟
LeSS اصول اسکرام را حفظ کرده و آن را در مقیاسی بزرگتر ممکن می‌سازد و از این طریق تیم‌ها در مدیریت پیچیدگی‌ها رویکردی بدون تناقض خواهند داشت.

چی هست؟ 

«توسعه سریع نرم‌افزار/Rapid Application Development» بر روی توسعه سریع محصول با استفاده از بازخورد کاربران تمرکز دارد. استفاده از ابزارها و پروتوتایپ‌ها برای افزایش سرعت فرایند توسعه.

اصول:

  • پروتوتایپینگ و دخالت کاربر در مراحل اولیه

  • چرخه‌های تکرارشونده در توسعه 

  • تأکید بر سرعت عمل

مناسب برای:

پروژه‌هایی که به تحویل سریع و بازخورد مستمر از طرف کاربران نیاز دارند.

چرا خوبه؟
تمرکز RAD بر روی Iteration یا تکرارهای سریع و بازخورد کاربران است و به تیم‌ها اجازه می‌دهد با سرعتی بالا یک نرم‌افزار کارا عرضه کنند و در عین حال به صورت همزمان آن را بهبود دهند.  

چی هست؟ 

توسعه سیستم‌های پویا یا Dynamic Systems Development Method متدی است که بر روی ارائه راه‌های تجاری با کیفیت و سرعت بالا تمرکز دارد و حضور و همکاری فعال کاربران را تأکید می‌کند.

اصول:

  • تمرکز بر ارزش و اولویت‌های تجاری

  • همکاری فعالانه و مستمر کاربران

  • توسعه تکرارشونده و تحویل مکرر خروجی

مناسب برای:

تیم‌هایی که بر روی ارائه راه‌های حیاتی برای کسب‌وکار تمرکز و کاربران آنها حضوری پررنگ در فرایند توسعه دارند. 

چرا خوبه؟
نیازهای کسب‌‎وکار را در اولویت قرار داده و با دخالت دادن فعالانه کاربر در فرایند توسعه از اینکه محصولی که به کاربر ارائه می‌شود، فوراً برای او ارزش‌آفرین باشد، اطمینان حاصل می‌کند.

چی هست؟ 

مدل اسپاتیفای رویکردی مردم-محور به مقیاس‌پذیر کردن سیستم‌های اجایل است. در این مدل تیم‌ها یا «جوخه‌»های مستقل و خودگردان به سمت هدفی مشترک حرکت می‌کنند.

اصول:

  • وجود «جوخه‌»های خودگردان با سطح بالایی از اعتماد

  • هماهنگی از طریق «قبیله»ها، «چپتر»ها و «صنف»ها

  • تمرکز بالا بر فرهنگ تیمی و همکاری

مناسب برای:

شرکت‌هایی که می‌خواهند در عین حفظ نوآوری، استقلال و فرهنگ تیمی مثبت اجایل را در مقیاسی بزرگ اجرا کنند. 

چرا خوبه؟
مدل اسپاتیفای همبستگی تیمی قدرتمندی را ایجاد می‌کند و به تیم‌ها اجازه می‌دهد در عین هم‌راستا بودن با اهداف بزرگ سازمانی، به شکلی مستقل و متکی به خود عمل کنند. 

چی هست؟ 

فریمورکی که برای مقیاس‌پذیر کردن اجایل در بین چند تیم طراحی شده و بر روی ادغام و همکاری به منظور ارائه محصولی بزرگ و پیچیده تمرکز دارد.

اصول:

  • هماهنگی بین تیم‌های اسکرام از طریق «تیم ادغام نکسوس» 

  • تمرکز بر همکاری بین تیمی 

  • جلسات و بازبینی‌های مکرر بین تیمی

مناسب برای:

سازمان‌هایی که می‌خواهند اسکرام را در بین چند تیم که بر روی تسک‌های مستقل اما وابسته به یکدیگر فعالیت دارند، پیاده‌ کند. 

چرا خوبه؟
نکسوس ادغام و همکاری در بین تیم‌های مختلف را ترویج و با حفظ هماهنگی و ثبات، اسکرام را مقیاس‌پذیر می‌کند. 

چی هست؟ 

«توسعه چابک منظم/Disciplined Agile» فریمورکی است به تیم‌‌ها کمک می‌کند بهترین رویه‌های اجایل را با توجه به نیازها و زمینه‌ای که در آن مشغول هستند انتخاب کرده و به کار بگیرند. 

این روش توسعه منظم دستورالعمل‌ها و ابزارهایی را ارائه می‌کند که به کمک آنها می‌توان جریان کار/Workflow را با توجه به اندازه، فرهنگ و اهداف سازمان تنظیم کرد.

اصول:

  • یافتن رویکردی متناسب با نیازهای پروژه

  • تمرکز بر بهینه‌سازی فرایند و پیشرفت مستمر

  • رویکردی هیبریدی با ترکیب متدها و رویه‌های مختلف اجایل

مناسب برای:

تیم‌هایی که به دنبال رویکردی انعطاف‌پذیر و مبتنی بر شرایط هستند.

چرا خوبه؟
فریمورکی است جامع و قابل شخصی‌سازی که به تیم‌ها اجازه می‌دهد اثرگذارترین رویه‌ها را متناسب با شرایط انتخاب کرده و به کار بگیرند. 

چی هست؟ 

«فرایند یکپارچه چابک/Agile Unified Process» یک متدولوژی توسعه نرم‌افزار است که بر روی ارائه راه‌حل‌های انعطاف‌پذیر و قابل تنظیم با تمرکز بر فرآیندهای چابک تأکید دارد. این مدل از بهترین شیوه‌های اجایل و همچنین روش‌های سنتی مانند Rational Unified Process بهره می‌برد.

اصول:

  • ترکیب رویکردهای چابک و سنتی

  • طراحی و توسعه نرم‌افزار در مراحل گام‌به‌گام

  • ارزیابی‌های مستمر و بازخورد از مشتری

مناسب برای:

تیم‌هایی که نیاز دارند از مزایای اجایل در کنار شیوه‌های سنتی‌تر بهره‌برداری کنند و در عین حال به فرآیندهای کنترل‌شده‌تری دست یابند.

چرا خوبه؟
AUP به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که از انعطاف‌پذیری اجایل استفاده کنند در حالی که هنوز هم فرآیندهای کنترلی و ساختاری را حفظ کنند. این روش مناسب پروژه‌هایی است که نیاز به یک رویکرد هیبریدی دارند.
  1. اجایل پی ام/ Agile PM

چی هست؟

«اجایل پی اِم/AgilePM» یک فریم‌ورک اجایل است که برای مدیریت پروژه‌ها در سازمان‌ها توسعه یافته است.

این مدل بر روی تأکید بر انعطاف‌پذیری، همکاری مداوم با مشتریان و تحویل مستمر محصول قابل استفاده تمرکز دارد. اجایل‌پی‌اِم برای پروژه‌های بزرگتر و پیچیده‌تر که نیاز به هماهنگی بیشتر دارند مناسب است.

اصول:

  • مدیریت پروژه به صورت چابک با تأکید بر تحویل سریع و مستمر

  • تیم‌های خودگردان و چابک که بر ارائه ارزش تمرکز دارند

  • پیگیری بازخورد مداوم از ذی‌نفعان و کاربران

  • تعیین مراحل پروژه با توجه به اولویت‌ها و نیازهای کسب‌وکار

مناسب برای:

سازمان‌هایی که به دنبال یک رویکرد انعطاف‌پذیر برای مدیریت پروژه‌های پیچیده هستند و می‌خواهند تعهد بیشتری به تعاملات و تحویل ارزش در طول زمان داشته باشند.

چرا خوبه؟
اجایل‌پی‌اِم یک رویکرد جامعی را برای مدیریت پروژه‌های پیچیده فراهم می‌کند که همزمان با استفاده از فرایندهای کنترل‌شده اجایل، اجازه می‌دهد بازخوردهای مستمر و تحویل سریع انجام شود.

Types of Agile Methods 2

مخرج مشترک روش‌های اجایل

بدیهی است تمام فریمورک‌هایی که از یک رویکرد زاده شده‌اند، دارای اصول و وجوه مشترک و حتی بعضاً یکسانی باشند. این شباهت‌ها تضمین‌کننده هدف نهایی ذهنیت اجایل در توسعه نرم‌افزار هستند: ارائه محصول باکیفیت که پاسخگوی خواست مشتری است. 9 موردی که در ادامه می‌خوانید را می‌توان به درجات و کیفیت مختلف در تمام متدهای بالا پیدا کرد:

 پیشرفت گام‌به‌گام و تکرارشونده

  1. همکاری و تعامل

  2. مشتری‌مداری

  3. انعطاف‌پذیری و وفق‌پذیری

  4. تیم‌های چند تخصصی

  5. پیشرفت دائمی

  6. سادگی و بهینگی

  7. شفافیت

  8. ارائه پیوسته نرم‌افزار کارا

چالش‌های پیاده‌سازی انواع متدولوژی ‌های Agile 

گذر از روش‌های سنتی‌تر مدیریت پروژه و پیاده‌سازی ذهنیت اجایل در سازمان‌ها و تیم‌ها کار چندان آسانی نیست. مهم‌ترین دلیل آن نه خود سیستم بلکه «افراد» هستند.

هرچه یک سازمان بزرگتر و جاافتاده‌تر باشد، تغییر ذهنیت محافظه‌کار قدیمی دشوارتر خواهد بود. به منظور پیاده‌سازی ذهنیت اجایل، باید بتوانید روش تفکر افراد را تغییر دهید.

یکی دیگر از چالش‌های پیاده‌سازی این روش بحث مقیاس‌پذیری است. همانطور که بالاتر هم اشاره شد، هرچه سازمان‌ها بزرگتر باشند نیاز به فریمورک‌های بیشتری همچون SAFe و LeSS پیدا می‌کنند.

عدم هماهنگی بین تیم‌های متعدد و نبود تجربه و دانش کافی در این حوزه در بین افراد از دیگر مسائلی هستند که می‌توانند پیاده‌سازی ذهنیت اجایل را با مشکل روبرو کنند. 

چطور بهترین مدل را انتخاب کنیم؟

با وجود چالش‌هایی که در بخش قبلی به آن اشاره شد، سازمان‌های بسیاری هر روزه خود را به این روش مدیریت پروژه متعهد می‌کنند. اینجاست که انتخاب فریمورک درست برای آنها بدل به یک چالش جدی می‌شود.

انتخاب بهترین فریمورک به فاکتورهای متعددی وابسته است که در ادامه به شش مورد از تعیین‌کننده‌ترین موارد می‌پردازیم:

  1. اندازه و ساختار تیم

اگر تیمی دارید که زیر 15 نفر عضو دارد، کانبان و اسکرام می‌توانند روش‌های کارآمدی باشند.

اسکرام زمانی خوب عمل می‌کند که افراد به نقش‌های درون آن و البته فرایند اسپرینت‌ها متعهد باشند.

کانبان از طرف دیگر برای تیم‌هایی مناسب‌تر است که به جریانی دائمی از کار بدون وجود ددلاین نیاز دارند.

مدل‌های SAFe و LeSS نیز به طور خاص برای تیم‌های بزرگ یا تیم‌هایی که همزمان بر روی چند پروژه کار می‌کنند طراحی شده‌اند.

  1. پیچیدگی و انعطاف‌پذیری پروژه

در پروژه‌هایی که احتمال می‌رود نیازمندی‌ها دائماً تکامل پیدا کنند اسکرام و XP گزینه‌های ایده‌آلی هستند.

برنامه‌نویسی مفرط (XP) به طور خاص مناسب پروژه‌هایی است که به سطح بالایی از نبوغ فنی و سازماندهی مجدد نیاز دارند. در پروژه‌هایی باثبات‌تر می‌توان به سراغ روش‌ FDD رفت.

  1. میزان درگیری مشتری

برخی از این روش‌ها تمرکز بیشتری بر روی مشتری و نقش او دارند. برای مثال روش‌های کریستال و FDD بر روی تعامل و دخالت دائمی مشتری به منظور هماهنگی هرچه بیشتر محصول با نیازهای او تأکید بالایی دارند.

  1. هماهنگی فرهنگی

فریمورک‌های اجایل همگی بر روی تعامل بالا، شفافیت و کار تیمی تأکید دارند.

اگر سازمانی دارید که سلسله‌مراتبی سفت و سخت یا ساختاری جزیره‌ای دارد، فریمورک‌هایی مثل اسکرام یا XP می‌تواند مقاومت افراد را در پی داشته باشد.

در طرف مقابل اما مدل SAFe برای سازمان‌های بزرگتر و سنتی‌تر که نیازمند شکلی از کنترل و ساختار هستند مناسب‌تر است.

  1. فرصت و سرعت

اگر اولویت شما ارائه سریع خروجی‌های مکرر است، کانبان یا اسکرام‌بان می‌توانند بسیار اثرگذار باشند. در مقابل اگر قصد دارید بر روی پروژه‌های بلندمدت کار کنید، AUP گزینه مناسب شماست.

  1. میزان سازگاری با تغییرات

اجایل عمیقاً بر روی سازگاری و وفق‌پذیری با تغییرات تأکید دارد اما برخی از فریمورک‌ها در این زمینه بهتر از باقی عمل می‌کنند. از جمله اسکرام‌بان که برای سازمان‌هایی که دائماً در اولویت‌ها تغییر ایجاد می‌کنند ایده‌آل است. روش SAFe اما به دلیل ساختار خشک‌تری که دارد می‌تواند برای تغییر سیستماتیک به سازمان‌های بزرگتر کمک کند.

Types of Agile Methods 3

مفاهیم و رویکردهای تکمیلی

  • دواپس/DevOps

آیا فریمورک اجایل است؟ 

نه، اما بسیار با اجایل هم‌راستا است، چون دواپس به سرعت و بهبود مستمر تأکید دارد، که مشابه با اصول اجایل است.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

دواپس بیشتر یک فرهنگ و مجموعه‌ای از شیوه‌های اجرایی است که به‌دنبال بهبود ارتباط و همکاری میان تیم‌های توسعه‌دهنده (Dev) و عملیات (Ops) است. هدف آن افزایش سرعت و کیفیت انتشار نرم‌افزار است.

  • مدیریت پروژه تکاملی/Evolutionary Project Management

آیا فریمورک اجایل است؟

Evo به‌طور مستقیم یک فریمورک اجایل نیست، اما مبنای فکری آن با اجایل مشابه است.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

این رویکرد بیشتر بر مدیریت پروژه‌های نرم‌افزاری و تکامل آن‌ها در طول زمان تمرکز دارد. همانند اجایل، از مدل‌های انطباق‌پذیر و انعطاف‌پذیر برای مواجهه با تغییرات استفاده می‌کند.

  • ناجینگ/Nudging

آیا فریمورک اجایل است؟

 ناجینگ (یا «سُقُلمه» در فارسی) به‌طور مستقیم یک فریمورک اجایل نیست، اما ممکن است به‌عنوان رویکردی مکمل در فرهنگ سازمانی اجایل مورد استفاده قرار گیرد.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

این اصطلاح به فرآیند ایجاد تغییرات تدریجی و غیرمستقیم در رفتار افراد اشاره دارد. در زمینه اجایل، می‌توان از این رویکرد برای ایجاد تغییرات مثبت در رفتار اعضای تیم و ترویج فرهنگ بهبود مستمر استفاده کرد.

  • هالوکراسی/Holacracy

آیا فریمورک اجایل است؟

هالوکراسی به‌طور مستقیم اجایل نیست، اما می‌تواند با اصول اجایل سازگار باشد، به‌ویژه در محیط‌هایی که نیاز به انعطاف‌پذیری و توانمندی تیم‌ها برای انجام تصمیمات سریع دارند.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

هالوکراسی یک سیستم مدیریت سازمانی است که تصمیم‌گیری را از سلسله مراتب سنتی جدا کرده و به تیم‌ها اختیار بیشتری برای اتخاذ تصمیمات می‌دهد.

  • توسعه تست-محور/Test-Driven Development

آیا فریمورک اجایل است؟

TDD فریمورک اجایل نیست، بلکه یک تکنیک برنامه‌نویسی است که می‌تواند در پروژه‌های اجایل مورد استفاده قرار گیرد.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

TDD یک روش توسعه است که بر نوشتن تست‌ها قبل از نوشتن کد تأکید دارد. این روش اغلب با اصول اجایل هم‌راستاست چون به تکرار، بازخورد سریع و کیفیت کدها تأکید دارد.

  • مدل وی/V-Model

آیا فریمورک اجایل است؟

 نه، مدل V به‌طور کلی با روش‌های اجایل تفاوت دارد و بیشتر به مدل‌های آبشاری مربوط است.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

مدل V یک مدل توسعه نرم‌افزاری است که در آن هر مرحله از توسعه با یک مرحله تست معادل خود جفت می‌شود. این مدل بیشتر در محیط‌های سنتی توسعه نرم‌افزار به کار می‌رود.

  • مدیریت ناب/Lean

آیا فریمورک اجایل است؟

 Lean خودش یک رویکرد و فلسفه است، اما با اجایل در رابطه است و می‌تواند در روش‌هایی مثل کانبان استفاده شود.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

Lean بر اصول بهینه‌سازی و حذف اتلاف‌ها در فرایندها تمرکز دارد. این مفهوم از تولید ناب در صنعت وارد دنیای نرم‌افزار شده و با اجایل هم‌راستاست، به‌ویژه در راستای ایجاد ارزش بیشتر با منابع کمتر.

  • روش مسیر بحرانی/Critical Path Method

آیا فریمورک اجایل است؟

نه، CPM معمولاً در پروژه‌های سنتی استفاده می‌شود، اما ممکن است در برخی از روش‌های اجایل برای مدیریت زمان و منابع استفاده شود.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

CPM بیشتر یک تکنیک مدیریت پروژه است که بر شناسایی و مدیریت مسیرهای بحرانی تمرکز دارد. در حالی که CPM به‌طور معمول با روش‌های سنتی مدیریت پروژه مرتبط است، می‌تواند با اجایل ترکیب شود، به‌ویژه در پروژه‌هایی که نیاز به زمان‌بندی دقیق دارند.

  • مدل آبشاری/Waterfall 

آیا فریمورک اجایل است؟

خیر، Waterfall با اجایل به‌شدت متفاوت است، اما در برخی شرایط ممکن است به اشتباه به‌عنوان رویکردی مشابه اجایل در نظر گرفته شود.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

مدل Waterfall یک رویکرد سنتی مدیریت پروژه است که به ترتیب خطی و گام‌به‌گام عمل می‌کند. در حالی که اجایل از تکرار و انعطاف‌پذیری استفاده می‌کند، برخی از اصول Waterfall می‌تواند برای پروژه‌هایی که نیاز به مراحل ثابت و پیش‌بینی شده دارند، مورد استفاده قرار گیرد.

  • طراحی تفکر/Design Thinking 

آیا فریمورک اجایل است؟

نه، Design Thinking به‌طور مستقیم فریمورک اجایل نیست، اما می‌تواند در فرآیندهای اجایل برای حل مسائل پیچیده و ارتقای تجربه کاربر به کار رود.

ارتباط آن با اجایل چیست؟ 

Design Thinking یک رویکرد حل مسئله است که بر طراحی مبتنی بر نیازهای انسانی و تجربه کاربری تأکید دارد. این روش در تیم‌های اجایل می‌تواند برای تسهیل نوآوری و تفکر خلاقانه در پروژه‌ها مفید باشد. 

جمع‌بندی

رویکرد اجایل به‌عنوان یک رویکرد پویا و کارآمد در مدیریت پروژه‌ها، برای تیم‌ها و سازمان‌ها ابزارهایی ارائه می‌دهد تا به بهترین نحو ممکن در دنیای پیچیده و تغییرات سریع امروز عمل کنند.

اما هیچ فریمورکی در رویکرد اجایل وجود ندارد که بتوان به طور قطع آن را پاسخگوی همه نیازهای یک تیم دانست. هر فریمورک بسته به نیازها و ظرفیت‌های هر تیم و هر پروژه باید مورد بررسی قرار بگیرد تا بتوان بهترین گزینه را انتخاب کرد.

آگاهی از این چارچوب‌ها و تسلط بر اصول آن‌ها، به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که سریع‌تر به نتایج مطلوب دست یابند و در عین حال، کیفیت، بهره‌وری و رضایت مشتریان را ارتقا دهند.

سوالات متداول

تفاوت اصلی در رویکردهای اجایل و سنتی در نحوه برخورد با تغییرات و بازخورد است. در حالی که متدهای سنتی معمولاً به یک برنامه‌ریزی دقیق و پیش‌بینی‌شده برای تمامی مراحل پروژه متکی هستند، اجایل به انعطاف‌پذیری و تعامل مداوم با مشتری و ذینفعان تأکید دارد.
این فریمورک با ایجاد نقش‌ها، فرآیندها و دستورالعمل‌های ساختاریافته، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا هماهنگی مؤثری بین تیم‌ها و دپارتمان‌های مختلف ایجاد کنند و در عین حال، خروجی‌های ارزشمند و مقیاس‌پذیر ارائه دهند.
یکی از بزرگترین چالش‌های پیاده‌سازی اجایل در سازمان‌های بزرگ، تغییر ذهنیت و رفتار افراد است. فرهنگ محافظه‌کارانه سازمان‌ها و مقاومتی که در برابر تغییر وجود دارد، می‌تواند فرایند انتقال به اجایل را سخت کند. برای مقابله با این مشکل، سازمان‌ها باید از آموزش مداوم، حمایت‌های مدیریتی و ایجاد انگیزه برای تغییر استفاده کنند تا فرایند پذیرش اجایل را تسهیل کنند.
انتخاب فریمورک مناسب برای هر تیم و پروژه بسیار حیاتی است، چرا که هر متدولوژی اجایل ویژگی‌ها و اصول خاص خود را دارد. برای مثال، اسکرام برای تیم‌های کوچک و پروژه‌هایی با نیاز به ساختار مشخص مناسب است، در حالی که مدل‌هایی مانند SAFe برای سازمان‌های بزرگتر طراحی شده‌اند. انتخاب نادرست فریمورک می‌تواند منجر به عدم هماهنگی، کندی در پیشرفت یا بهره‌وری پایین شود.
انتخاب فریمورک مناسب به عواملی مانند اندازه تیم، پیچیدگی پروژه، میزان تعامل مشتری و هماهنگی فرهنگی بستگی دارد. برای تیم‌های کوچک، اسکرام یا کانبان ممکن است انتخاب‌های مناسبی باشند، در حالی که برای سازمان‌های بزرگتر یا پروژه‌های پیچیده‌تر، مدل‌هایی مانند SAFe یا LeSS می‌توانند مناسب‌تر باشند.
مدل اسپاتیفای با استفاده از جوخه‌های خودگردان و تأکید بر اعتماد متقابل و همکاری، فرهنگ تیمی و روحیه همکاری را تقویت می‌کند.
تکرار در فریمورک‌های اجایل باعث می‌شود که تیم‌ها بتوانند به صورت مستمر بازخورد دریافت کنند و به سرعت به تغییرات نیازمندی‌ها پاسخ دهند. این فرایند اجازه می‌دهد که محصولات به تدریج بهبود یابند و از اشتباهات پیشین درس گرفته شود.

مقاله‌های مرتبط

نتیجه‌ای یافت نشد
عضو خبرنامه اجیلیتی شوید تا مقالات تخصصی، راهکارهای به‌روز و ابزارهای کاربردی را در باکس خود دریافت کنید.